دلم امشب خیلی گرفته دلم میخاد نباشم همیشه شوهرم بهم بی احترامی میکنه بددهنی مکیکنه حالا ب کنار فردا قراره جاریمم با شیش تا بچه بیاد همسایه ام بشه بهش گفتم خیلی سخته مگه نه تحملشون واقعا سخته شوهرم رو ب من کرد و گفت چکارکنم ن تو برام مهمی نه اون این کلمه. اش خیلی برام سخت بود خیلی همیشه همینجوری میکنه تا ازیکی میخام گله کنم دردل کنم میگه ن تو برام مهمی ن اون خاک تو سرش کنن با این حرف زدنش ازش متنفرم فقط بهم میگه برو برو منم خانواده ام وضع اقتصادی اشون خوب نیست و خلاصه هیچ جای رو ندارم برم الانم ک دارم مادر دو تا بچه میشم