بی خبر از اولی
من که ازدواج کردم و دیگه پدر و مادرم هم از اون آپارتمان رفتن نمیدونم سرنوشت اون عروس داماد چی شد
ولی جدی جدی موقع پس دادن اینه شمعدان گفت برای پسرن زن گرفتیم عاقد گفت یه اینه شمعدان باشه
ما پرسیدیم مگه یه پسر دیگه هم دارین
که گفت نه عروسم بهم احترام نمیگذاشت زنیت نداشت پسرم راضی نبود و کلی چرت پرت
تهش هم معلوم شد زن اول بدبخت بیخبر از ماجراست