خیلی خیلی پولداره کلا تک پسره ۵۰۰ متر وسط شهر فروشگاه دارن یه زمین ۵۰۰ متری توی بهترین منطقه شهر یه خونه ۴ طبقه فقط چند کیلو طلا جمع کردن با شریکی عموش یه طلا فروشی داره ۳ دنگش به نام نامزدمه دوسه تا مغازه دیگه هم داره حالا فعلا من همین هارو فهمیدم ولی فوق العاده خسیس اصلا یه چیز میگم یه چیز میشنوی خاندانی خسیس هستن حالا نامزدم پیش من نقش بازی میکنه که مثل اونا نیست کلی خیلی قشنگ ضایع هست که فیلمه یه چیز میخرم مثل چی بدش میاد اون روز بابام واسم یه ادکلن خرید پرسید چقدر واست خریده گفتم ۵ تومن رسما داشت سکته میکرد
از این بدم میاد روز اول بهش گفتم اگر خسیسی اگر احساس میکنی آماده ازدواج نیستی اگر با هرکدوم از شرط هام مخالفی بهم بگو گفت نه اینطور نیست الان مامانم میگه درست میشه به خدا که من در توان خودم نمیبینم اینو آدم کنم