2777
2789
عنوان

مادرشوهرم از کربلا اومده

201 بازدید | 21 پست

قبلش اومد خونم و کلی ناراحتم کرد و مثلا جاریمو نفرین میکرد ولی تمام حرفاش برا من بود ،خودشم جلوی دخترداییم 

هیچی نگفتم بهش

ولی وقتیم رفت کربلا بهش زنگ نزدم،فقط ب استوریش نوشتم زیارت قبول 

دیدنشم نرفتیم هنوز ،دیشب رسیدن

متنفرم ازش ولی نمیدونم چیکار کنم،شوهرمم بع یه ورش نیس ک مامانش از کربلا اومده و نمیگع بریم دیدنش

برم یا نرم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

حالا بزار یه هفته ای بگذره بعد برو قشنگ بیارش پایین اهمیت نده

ماهم عاشق بچه ایم ولی به رو خودمون نمیاریم که جلو بقیه وانمود کنیم خودمون نمیخوایم البته خدام به رو خودش نمیاره که ما عاشق بچه ایم. انتظار از درد دندان بدتره انتظارازکندن جان بدتره..
قشنگ بیارش پایین ینی چی

شان شو 😂

ماهم عاشق بچه ایم ولی به رو خودمون نمیاریم که جلو بقیه وانمود کنیم خودمون نمیخوایم البته خدام به رو خودش نمیاره که ما عاشق بچه ایم. انتظار از درد دندان بدتره انتظارازکندن جان بدتره..
کربلا رفتنش برا چیشه

خیلی ادم بی حیاییع 

شوهرم اصلا یادشم نمیفته اون همش زنگ میزنه 

باعث دعواهامون بود،کلا وقتی کارایی ک کرده یادم میفته دوس ندارم برم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز