بچه ها من ساعت ۱ که داشتم میخوابیدم یه صدایی اومد و یکی یه چیزی پرت کرد توی بالکن خونمون من ترسیدم نرفتم بیرون ببینم چیه و خوابیدم یه خواب ترسناک دیدم که بختک روم نشسته بود یکی از همسایه هامون یه خانومی هست که بی دلیل با ما دشمنه واقعا آدم بیماریه توی کار دعا و جادو جنبله این زنیکه دلش میخواد ما از این ساختمون بریم خدا کنه نسل این آدمهای بدجنس از زمین برداشته بشه و هر چی بد برای ما میخواد سر بچه هاش بیاد و خودش
دلم غمگین است اما چیزی درونم فریاد میزند فردا روز بهتری خواهد بود ناامید نباش
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
خیلی وحشتناکن یه زن اهوازی چادری که خیلی هم روشو محکم میگیره با یه زن بی حجاب که استخون گرفته بودن داشتن رر مورد اینکه چجوری روش جادو بنویسن حرف میزدن من داشتم از راه پله میرفتم اونها داشتن کنار آسانسور صحبت میکردن به من دید نداشتن فقط صداشون شنیدم بعد رفتم دیدمشون و خودم رو زدم به نشنیدن و سلامکردم و رفتم
دلم غمگین است اما چیزی درونم فریاد میزند فردا روز بهتری خواهد بود ناامید نباش