خیلی رومخمه هرچی باهاش حرف میزنم باز گاوتراز قبله خدایا چ گناهی کردم این شد قسمتم
بعد یماه امروز رفتیم بیرون گفتم لباس تو خونگی بخرم ندارم
انقد گفت زودباش خستم خوابم میاد فلان
ک ساعت ۹ خونه بودیم
بعد اومده رفته پیش رفیقاش قلیون کشیدن الانم ماشینو برد زنگ زدم کجا میگه با رفیقم بریم تاجایی و بیایم😐😐😐
چرا هیچ شعور نداره
با زبون خوش با خنده با جنگ همه حرفی بهش زدم ک آدم باش زندگیمونو خراب نکن انگار ن انگار
فک کنم خوشش میاد دقم بده منه حامله رو
واقعا همه مردا اینن یا مال من گاو تشریف داره
تا کی باید تحمل کنم خدا