2777
2789
عنوان

شوهرم بهم گفت خیلی ک خ لی

809 بازدید | 61 پست

اول تاپیک قبلیم رو بخونید بعد اینجا بیایید صحبت کنیم

بخاطر وسواسم که زیاد میمونم تو دستشویی و شست و شو رو تکرار میکنم بهم گفت چون ک س خ ل مس خلی مونوی باهام (یعنی اگه بری کسی سمتت نمیاد چون مشکل داری)

با توجه با تاپیک قبلم به نظرتون بهش حرفهای دلمو بزنم؟؟؟ 

مثلا بگم یکی از دلایل موندم اینکه که دوستش دارم و وابسته هستم اما عاشق فکر نمیکنم باشم(بعید هم میدونم از حالا به بعد عاشق بشم حتی عاشق شوهر خودم هم نمیشم بنظرم اگه بهترین خوبی هارم بهم بکنه) 

تاکید میکنم حتما تاپیک قبلی رو بخونید بعد جواب بدین

میخوام بهش بگم که اره من فکر میکنم اگه تز این زندگی برم و برای بار دوم طلاق بگیرم تنها میمونم و از تنهایی میترسم

از اینکه تو سی و سه سالگی درامد معتبری نمیتونم داشته باشم و اگرم داشته باشم امنیت شغلی نخواهم داشت به عنوان زن مطلقه میترسم بنظرتون اینارو بهش بگم؟؟ 

از اینکه نتونم تنها خونه رگ اداره کنم برای مشکلات نتونم با همسایه ها ارتباط بگیرم یا مشکلی پیش بیاد ونتونم پول برای رفع مشکل ساختمون پرداخت کنم میترسم از اینکه وقتی مریض بشم نمیتونم بدون شوهرم یک شب تو هیچ بیمارستانی بمونم نمیتونم تنها دکتر برم میترسم

 از اینکه دیگه هیچ وقت نتونم مادر بشم میترسم

از اینکه همه بر.. نمن بهم سر طلاق دوم میترسم

از اینکه بخاطر شرایط داغون خانوادم هیچ کسی نیاد سمتم هم میترسم 

تنهایی نمیتونم زندگی کنم حس میکنم فلجم 

بنظرتون همه رو بهش بگم چیکار میکنه؟ 

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

خب دیگه گذشته هاگذشته اگه شوهرتون الان ک میگی دوستتون داره و بهت اهمیت میده دیگه سخت نگیر و زندگیتو بکن.

از دیروز دارم تاپیکتو میبینم هی. زیادی سخت گرفتی.. رها کن گذشته رو و اون وسواسی هاتو  و الانو بچسب. 


خب دیگه گذشته هاگذشته اگه شوهرتون الان ک میگی دوستتون داره و بهت اهمیت میده دیگه سخت نگیر و زندگیتو ...

خب الان بهم گفت فکر کنم چون ک.. س خلی با من موندی یعنی مشکل روانی داری بخاطر وسواسم گفت 

ادم ازخوندن تایپک قیلیت سردردمیشه چه برسه کنارت زندگی کنه

لطفا اگرازپستی درتایپکی گذاشتم  خوشتون اومدیادرتایپکی کمکتون کردم لطفابرای سلامتی وسربلندی وخوشبختی همسروبچه هام  دعاکنید هوای یکدیگر را داشته باشیددل نشکنیدقضاوت نکنیدهنجارهای زندگی کسی را مسخره نکنیدبه غم کسی نخندیدبه راحتی از یکدیگر گذر نکنیدبه سادگیِ آب خوردنبر دیگری تهمت ناروا نبندیدبه حریم آبروی دیگریبدون اجازه وارد نشوید ...آدم‌ها دنیا دو روز است !هوای دل یکدیگر را بیشتر داشته باشیم 💖

توروخدا بچه نیار خواهش میکنم بچه آسیب میبینه کی میگه بچه طلاق مشکلی نداره؟؟ من معلمم هزاران هزار مورد بچه طلاق دارم میبینم با آسیب اجتماعی و عاطفی لطفا خودخواه نباش

بچه حلال مشکلات شما نیست 

توروخدا بچه نیار خواهش میکنم بچه آسیب میبینه کی میگه بچه طلاق مشکلی نداره؟؟ من معلمم هزاران هزار مور ...

چرا خودخواه نباشم من خودم تا همین چند روز پیش میگفتم هرکسی نباید بچه بیاره ولی زندگی همیشه گند زده به آینده ی من از پدر مادر مزخرف گرفته تا ازدواج و دوست و برادر و همه چی 

یه بارم من دلم میخواد کاری رو کنم که دلم میخواد

توروخدا بچه نیار خواهش میکنم بچه آسیب میبینه کی میگه بچه طلاق مشکلی نداره؟؟ من معلمم هزاران هزار مور ...

مثلا چه آسیبی حالا شایدم طلاق نگرفتم ولی بچه اوردم اونوقت چی؟اگه با هر مشکلی طلاف نگیریم بچه بیاریم اوکیه یعنی؟ 

نه نگی به شوهرت یه وقت این حرفارو،ببخشیداون موقع تورو یه آویزون میبینه که بهش جسبیدی

برام مهم نیست منو چی میبینه اصلا ببینه و خودش بره اگه ناراحته اینطوری عذاب وجدان ندارم که من ولش کردم

چرا خودخواه نباشم من خودم تا همین چند روز پیش میگفتم هرکسی نباید بچه بیاره ولی زندگی همیشه گند زده ب ...

میتونی خوشبختش کنی؟؟میتونی موقع ناراحتی خودتو کنترل کنی که بچه آسیب نبیینه؟ میتونی بخاطر بچه سرحال و باانرژی باشی؟ میتونی بچه رو تنهایی تامین کنی؟ میتونی وقتی بهت گفت پدر میخوام چرا با بابام مشکل داشتی منو بدنیا اوردی؟ عزیزم شما حساس  وبدبین شدی حق داری صددرصد و این حساسیت ها روی تربیت  بچه تاثیر مستقیم میذاره

بعدم اون اتفاقات ازگذشته بوده گناهش هم به گردنه شوهرته 

شاید شوهرت توبه کرده،

تو چرا درگیر گذشته ای

ولکن گذشته رو شوهرتم نباید برات تعریف میکرد

حالا تو واسش گذشتت  تعریف ننننکنی یه موقع،

سعی کنید خونتون رو اگه میشه حا به جا کنید که با اون چشم تو چشم نشی،شرایط بعد طلاق برای تو از الانت با چیزایی که تعریف کردی خوب نیس بخصوص داداشات که ادم اصلا ترس میگیره.

اگه شوهرت خوبه به گذشتش فکر نکن.تو چیکار ب گذشتش داری فراموش کن بره هرجی میاد تو ذهنت از حرفاش رد کن بره

مثلا چه آسیبی حالا شایدم طلاق نگرفتم ولی بچه اوردم اونوقت چی؟اگه با هر مشکلی طلاف نگیریم بچه بیاریم ...

نه من میگم سعی کن یکم روحیه خودتو تقویت کنی یکم از افکار مسموم درمان کنی یکم خودتو پیدا کنی بعد بچه بیاری

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز