بچه ها من عقدم شوهرم تا میخواستم دهنمو واکنم که از فلان رفتارش ناراحتم تهدیدم میکرد به جدایی تهدید میکرد که منو نمیخواد و رابطمونو میگفت تموم میکنم
منم دهنمو میبستم همیشه ی خدا قهر بود انتظار داشت من برم منت کشی
هیچ وقت مشکلمون حل نمیشد چون تهدید سکوت و قهر میکرد
منم دیگه خسته شدم رفتم مهریه و نفقه گذاشتم اجرا
فردا اولین جلسه دادگاهِ وکیل خودش میره
ولی بچه ها من شوهرمو خیلی دوست داشتم دلم نمیاد تو دادگاه ببینمش حالم خیلی بده خیلی