با کلی خواهش وتمنا گفتم بیا باهم بریم بیرون بازار بگردیم
رفتیم از اول که رفتیم با تلفن حرف زد من دیگه کلافه شدم بهش گفتم من میرم خدافظ توام به تلفنت برس
رفتم دوتا بستنی گرفتم زنگ زدم گفتم رفتی کجا چندتا چرتو پرت بهم گفت و قطع کرد
منم نشستم دوتا بستنی خودم تنها خوردم
اومدم خونه میگه فکر کردی کی هستی دو قرون حقوق میگیری فکر کردی ادمی