چند روز پیش داداش بزرگم برای نیم ساعت اخر شب اومد خونمون داشتیم میخوابیدیم
فرداشبشم همین طور
امروز مادرم اومد با داداش دوممیم ،داداش دومیم رفت
داداش بزرگی اومد دنبالش ناهار هم نموندند...
شوهرم از اتاق بیرون اومد فوشم داد حتی بهم گفت سگ بلند میشم میزنمت،من مطالعه میکنم خونه شده کاروانسرا یکی میره یکی میاد و...
منم گفتم مامانم کی اوده که میگی هر روز میاد ؟!
مگه کتک زدم من الکیه چی فکر کردی با خودت و...
کلا بحث داشتیم و الان اعصابم داغونه
با ادبیات و لحن شوهرتون مخالفم ولی خانه زوج کاروانسرا و هتل بین راهی نیست
هر کس میخواد بیاد باید با تماس قبلی باشه
شاید آقا یا خانم آمادگی نداشته باشند
مجردم ولی اینو از همه متاهل ها یاد گرفتم
حرف زدنش زشته ولی حرفش درسته.چرا باید اخر شب و اینجوری پشت سرهم بی خبر بیان؟خانواده شوهرت اینکارو کنن ناراحت نمیشی؟
اخه چرا اینجوری میکنن؟ درسته حرفش
چه بد اخلاقه
چی مطالعه می کنه؟
به خانواده گفتی مطالعه می کنه؟
