حدودا یکماهه با شرایط خیلی خاصی تونستم با کمک کلی مشاوره و توصیه روانشناس از خونواده جدا بشم . با پس اندازی که.داشتم تو شرایط خبلی سخت یجای خیلی کوچک تونسنم بگیرم البته خواهرمم بخاطر شرلیط بد خونه و خوتواده دوست داشت و تصمیم گرفت با من بیاد .خودش شاغله و فقط هزینه خودش تا حدودی میده . من اکثر وسایل و مایحتاحفراهم کردم تا حدی هم مادرم کمک کرد بخاطر شرایط بیماری من واقعا ادامه زندگی تو خونه پدرم داشت به هردومون آسیب روانی و جسمی میزد . ادامه ممکننبود . منتها من بعلت شرایط بیماریم به کمی کمک نیاز دارم هنوز خیلی نمیتونم بخاطر جراحی پست یا وضعیتم کار زبادی کنم . آشپزی مادرم کمک میکنه در حپ کارهای رورمره مثل اماده کردن سفره و شستن ظرفها یا خریدای جزیی از خواهرم کمک مبخام همه اینها براش بارها گفته بودم و میکفت هرچی باشه بهتر ار اینجاست (پیش خونواده ) حالا که من کلی از پس اتدازم خرجشده و این شرایط بسختی معیا کردم مدام ناراحته از مسولیتها و یجوری منت میزاره سرم خیلی حس بدی دارم امشب بحثمون شد و حرفای خوبی بهم نزدیم کلا و برای اولین بار حالت پنیک داشت هرچقدر سعی کردم آرومش کنم جیغ و داد کرد تا حالش بد شد واقعا نمیدونم چیکارکنم . من همه چیز براش توضیخ داده بودم و میدونست الان که راه برگشتی نیست این رفتار رو داره نطرتون چیه چیکار مبتونم بکنم که وضعیت بهتربشه
من نیاوردم وقتی من خواستم مستفل شم روانشتاس توصیه کرد باهم باشیم واونم ببرم چون گفت اونهم براش اون محیط سمه و اینکه تنها نیستیم هردو . رابطمونخوبه خداروشکر ولی حس میکنم خسته شده از نظر روحی بهمین زودی
اره هم تراپیست هم خودش خواسته الان که اومدیم انگار سختش شده و کتار کار خودش نمیتونه من هم تقصیزی ندارم والا خودش میدونست همه چی و اینکه من چقدر باید دردسر و هزیته بکشمتا از اونخونه بیابم بیرون شرایط بیماریم جراحی و.. الان منت میزاره واقعا دلم میشکنه . انگار من برای منفعت خودم آوردمش 😞
اره هم تراپیست هم خودش خواسته الان که اومدیم انگار سختش شده و کتار کار خودش نمیتونه من هم تقصیزی ند ...
برعکس من فکر میکنم خواهرت خودخواهه و فقط میخواست مستقل بشه حالا که.. از پل گذشته داره میزنه زیرش درحالی که تو توافق کردی قبلش باهاش البته نظر منه نمیدونم درست یا نه
گویند که خدا همیشه با ماست ،ای غم نکند خدا تو باشی!🖤 خسته ام ، پشتِ سرم آب نریزید که من غسل میّت شده ام بس که دلم جان داده💔🥀
باید ظاهرا همبنکارو کنم چون امشب بد بهم ریخته بود البته بهانه کرد که رفتم خرید و برکشتم حالم خوب نیست و.... ولی سریعا منت میزاره سر هرکاری و تند میشه این خیلی آزارم میده اگر من یه کلمه بابت هزینه هایی که کردم حرف بزنممیشم یه ادم وحشتناک ب تماممعنا