سلام باست ها بیاید کمک

هنوز طلاق نگرفته فکر ازدواج بعدی هستی🥴

عزیزم 

ببین شما اول ببین واقعا همسرت حالش خوب میشه یا نه به روانپزشک مراجعه کنید و بعد اگه تصمیم جدی جدا شو از زندگیت لذت ببر طبیعتن اینجوری که شما گفتی راحب همسرت باید روح روانت بهم ریخته باشه روی خودت کار کن بعد اگه آمادگی داشتی وارد رابطه جدید بشو 

خدا بهت صبر بده شرایط سختی داری ، با یک مشاور صحبت کن 

طلاق بگیر فعلا

اگر به خاطر مردی از همسرت جدا بشی به اون مرد حرام ابدی هستی. اول طلاقتو بگیر خواهر من حالا بعد ببین خدا چی می خواد

به نظر من اینکار اصلا جالب نیست 

میخوای به طرف بگی اگه تو اوکی هستی من طلاق بگیرم ؟؟؟

بعدها اون آدم اصلا نمیتونه بهت اعتماد کنه دیگه

زن رو دعوت کن خونتون مثلا بگو اش فلان پختیم عصرونه خدمت برسید یا ناهاری چیزی..

بعدم از این بگو که می‌خوام از شوهرم جدا بشم و اینطور حرفها رو بزن زنِ دوهزاریش می‌افته دیگه 

اگه هنوزم قصد داشته باشه قطعا پل پیش میذارن 

ببین البته اگه میخوای ضایع نباشه و اینا 

سعی کن رفته رفته با همون خانم که شرایطت رو قبول کرده بود ارتباط بگیری بعد اونم خواه و ناخواه با شرایط زندگیت مواجه میشه اگه قصد خواستگاری داشته باشه میاد.

الان بهش پیام بده زنگ بزن دوباره ارتباط بگیر 

تو فعلا اولویت رو در خلاصی با شوهرت بدون.سریع دنبال بعدی نباش شاید اون ازین بدتر باشه

یه کم فرصت به خودت بده شرایط رو بسنج بعد شاید اصلا ازدواج دوم به صلاحت نباشه فعلا

چی بگم مگه زندگی جنگ و مسابقه است هنوز این مرحله تموم نکردی دنبال همبازی برای مرحله بعدی 

بنظرم خیلی عجولانه داری تصمیم های زندگی تو میگیری 

ازدواج کردی اما به شناخت نسبی نرسیدی 

بعد ازدواج رسیدی بعد جدا نشدی 

حالا بعد پنج سال به خواستگار قبلی فکر می‌کنی 

بنظرم به مشاور مراجعه کن خیلی بهتر می‌تونه کمک کنه که مسیر ذهنی ات روشن بشه

شرایط طلاق نداری که پس فکرش رو از سرت بیرون کن،اون خانم اصلا نرمال نیست که به زن متاهل میگه جداشو !بعد لابد مشکل داره پسرش...با مادرشوهرت دوست باش احترام بذار 

بنظرم خیلی ضایع نکن که فکر بکنه بخاطر ازدواج فقط دوباره ارتباط رو از سر گرفتی..

غیرمستقیم سعی کن بهش چراغ سبز نشون بدی 

اونم اگه هنوز قصدی داشته باشه قطعا عمل می‌کنه سریع