یکی بهم پیشنهاد داد ی پسره و مامانش بیان ببیننت و مامانه میاد و قبولم میکنه و پسره میاذ و ازم می پرسه که توی دانشگاه برچی شهرت داری منم گفتم بهم میگن جذابی وبعد من از فیلم تی وی گفتم و اون بهم گفت حرف فلان کس رو گوش میدی و گفتم نمیشناسمشو بعد منه احمق گفتم نظرتون چیه و پسره پستپاچه شد و گفت الان نمیتونم بگم،منم چون تحت فشار خانواده بودم داشتم کاری میکردم که سریع ازدواج کنم خلاص شم بعد خانواده پسزه زنگ زدن گفتندپشیمون شدیم میدونم بخاطر رفتار من بوددکه خودمو مشتاق غیرطبیعی نشون دادم.