در راه برگشت ب خونه هستم
خانوادم چند ماهه بهمون کم محلی میکنن انگار دوس ندارن بریم خونشون
دقیقا ی ماه بود نرفته بودیم خونشون دیروز گفتیم ک بریم خونشون منم دلم تنگ شده بود از وقتی اومدیم پدرم فقط ب شوهرم میگف کار نمیکنم درامد ندارم هیشکس خرید نمیکنه.. همش ناله میکرد
امروزم از صبح مامانم میگف کی میرین منم میگفتم نمیدونم
شوهرم گف بریم خونمون مامانم ول کن نبود برو جمع کن وسایلتو برین منم دلم خیلی شکست ی بار از دهنشون درنیومد بمونین کجا میرین 😔
خیلی حالم بده انگار اضافیم