من تقریبا دارم
اما پدرم فشار خون بالا داره و مادرم میون داره و خونریزی های شدید و کم خونی
از همه مهم تر با یک روانی ازدواج کردم نه از خدا میترسه نت بنده خدا
نه ابرو براش مهمه نه زن و بچه و خانواده
مطمئنم بخوام جداشم با دخترم اذیتم میکنه نمیتونم جداشم
از اونور دخترم نزدیک پریود شدند هست ده سالشه و در حال بلوغ بهش میگم من میرم میگه بری منم میام
از اونور هم هر بار حرف جدا شدن میشه لندهور میگه خودت میتونی خوش اومدی بچه با من مبمونه
اینجوریاس که میترسم