شوهرم دو هفته پیش با خانواده اش رفت شام بیرون
همش میگم چطور بدون من بچه اش تونست ؟؟
و منم باردارم
یا خانواده اش نگفت زنت کجاست؟؟
آدم خودخواه و جمع پرست
اونشب هم اومد خونه بحث کردیم نهایت گفت میخواستی بیای ؟؟؟
به نظر خودش کارش هیچ اشتباه نبوده
امشب ب حدی ناراحتم اومدم تو اتاقم در هم قفل کردم
حس پوچی گرفتم
شاید بگید شما چرا نرفتی؟؟؟یعنی من تحت هر شرایطی نتونستم جایی برم،باید همسرم بره؟؟
بارداری الان ماهرچی بگیم اتشت تند تر میشه و حرص میخوری چه فایده ای داره؟
خیلی سختش نکن
همونشب واسه خودت بهترین غذا رو سفارش میدادی
همه شون همینن باو مال من میره خونه دوستاش مجردی به اسم پلی استیشن بازی کردن دیگه معلوم نیست اینقدر بهش خوش میگذره ساعت از دستش در میره دیگه
اوووه زندگی خیلی بی رحمتراین.مشکلات ول کن بابا همشون همیننن
تو زندگی هممون از این لحظات سخت هست عزیزم
قطعا خیلیییی ناراحت شدی و توی دلت مونده بهت پیشمهاد میدم بشینی با خودت فکر کنی چی دلتو آروم میکنه‌چکاری که برای خودت انجام بدی لباس خریدن؟تنهایی غذا خوردن یا یچیزی پیدا کن حتی خرید یه رژ لب
تو لیاقت آرامشی وقتی همسرت نتونسته بهت بده خودت پیداش کن
قطعا خوبی هایی داره که ازش خواستی ۲تا بچه داشته باشی پس سعی کن به صلح برسی
دوم اینکه اگه مدام به همسدت بگی وقیح تر میشه خیلی وقیح و دوباره حرفایی میشموی که خیلی بیشتر از اون اتفاق ناراحتت میکنه حتی ممکنه دوباره بره تا تورو بشوزونه پس دیگه بهش نپرداز و خودتو بی تفاوت نشون بده
