2777
2789
عنوان

رفتار دختردایی بیشعورم

358 بازدید | 30 پست

دخترداییم عاشق پسرعموم بود،و شمارشو به زور از من گرفت به بهانه ی چک کردن پروفایلش و باهاش وارد رابطه شد،منم خبر نداشتم اولش اما بعدا بهم میگفت که اگه پسرعموت اومد خونتون عکسشو بفرس برام میخوام ببینم چیکار میکنه ....

منم اصلا همکاریش نمیکردم و اگر پسرعموم میومد خونمون الکی به دخترداییم میگفتم کسی خونمون نیس ...ولی حس میکردم دخترداییم میفهمه دروغ میگم چون ازم سرد میشد...

بعدش هرچی ازش می‌پرسیدم با پسرعموم میحرفی؟میگفت نهه تا اینکه یه روز اعتراف کرد که باهاش حرف میزنم و حتی عکسمو میفرستم براش و کلا پسرعمومم دوستش داشت(نمیدونم از ته دل) اما رابطه شون گرم بود،من همش به دخترداییم میگفتم مواظب باش ،پسرعموم هوله هر روز با یکیه...اما اون گوش نمیکرد میگفت نه پسرعموت گفته میام میگیرمت و ازم عکس امضام رو میخواد 😐😐


الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خب؟

ب جهنم بزار ولش کنه درس میشه براش

اگه این درسو پسر عموت بهش نده ده سال دیگه یکی دیگه میده

کاربری دست چند نفره به خدا کمبود شماره بود ؛ هر فردم شعور اینو داره که تو تاپیکای مخصوص به سنش شرکت کنه❤️دهان شما خروجی افکار شماست وقتی باز میشود سریعترین راه برای درک شخصیتتان دراختیار مخاطب قرار میگیرد مواظب ویترین شعورتان باشید،تا افکار و وجودتان خریدارهای بیشتر داشته باشد!

بعدش از دخترداییم عکس چت هاشونو میخواستم ولی نمیفرستاد،همش الکی میگفت پاک کردم ...

وقتایی هم که پسرعموم میرفت سرکار و آنلاین نبود، دخترداییم بهم پیام میداد و همش از آرزو هاش میگفت،میگفت تو عقدم فلان مدل میکاپ رو میکنم،فلان آرایشگاه میرم...🤦🏻‍♀️منم همش ذوق میکردم و همش دختردااییم رو کنار پسرعموم تصور می‌کردم...

و چند مدت بود دخترداییم بخاطر پسرعموم با من گرم و صمیمی شده بود و گاهی سوال هایی راجب پسرعموم یا خانوادش می‌پرسید ازم(یه جورایی ازم حرف میکشید ) اما من مثل همیشه همکاری نمیکردم و میگفتم نمیدونم، واقعا هم نمیدونستیم چون سوالاش مسخره بود مثلا میگفت پسرعموت با کسی رابطه ج ..ی. داشته؟!😐😐خب اینو من از کجا میدونستم؟

بعد از مدتی پسرعموم به زن عموم گفته بود که با دخترداییم رابطه داره ....و قصد داشت دخترداییم رو بگیره،اما زن عموی مذهبیم نزاشته بود و گفته بود نه اون دختره بی حجابه همش ارایش میکنه (خدایی دختر داییم خیلی خوشگللههه یعنی انقدر خواستگار داره که نگم براتون اما تنها ایرادش اینه که خیلییی غلیظ ارایش میکنه که اصلا مناسب سنش نیس) خلاصه زن عموم با این حرفاش، پسرعموم رو قانع کرده بود که نباید اون دختر رو بگیری 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792