شوهرمو خانواده اش میخوان برن اربعین و میخوان با ماشین ما برن ما به مرز خیلی دوریم
ماشین به اسم خودمه تازه گرفتیمش تقریبا صفر کیلومتره همه چی حتی همه الگوهایی که از بچگی داشتم و کلی قرض از اینور و اونور تونستم آخرین چکشو پاس کنم و تمام الان میخواد بره به منم نگفته که میخواد با ماشین بره
مسیرشم طولانیه ماشین هم خارجیه خدایی نکرده اگه مشکلی براش پیش بیاد باید کلی هزینه کرد
من امشب رفتم خونشون فهمیدم کلی هم ناراحتم چون اون ماشین تنها دلخوشیمه همه رفتن شوهرمم وانمیسته تنها میمونم دو هفته ای با دو بچه کوچیک
منم اونجا به مادر شوهرم گفتم راضی نیستم خودشم فهمید من ناراحتم