به شوهرت زنگ بزن بگو زود بیا
زنگ زدم . گفت بتونم زودتر میام😔
از اول هم بچه نمیخواست الانم باور نمیکنه چقد وضعیتم اورژانسی میشه
اصلا باور نمیکنه دیابت بارداری چقد حساسه.
کارشم جوریه که با آدمای مختلف در ارتباطه.انقد همه بهش میگن این دکترا کارشون پول چاپیدنه که باورش شده اگر دکترم چیزی میگه واسه جیب خودش میگه😔
من الان از بیمارستان اومدم
نوار قلب جنین گرفتن گفتن خوبه.
بستریم هم نکردن.
خسته شدم از این همه استرس😔😔😔😔
باز باید چند روز دیگه برم برای نوارقلب جنین.
گفتن حواست به تکوناش باشه.
نمیدونم تا کی باید همینجوری استرس و نگرانی داشته باشم😓
زود برو بیمارستان من هم هفته 36 همین جور شدم. فورا از اداره مرخصی گرفتم رفتم بیمارستان. اونجا فوری آمپولای بتا رو برام شروع کردن. و بعد 3 روز مرخص شدم. تا رفتم خونه درد زایمانم شروع شد. و بچه بعد 2 ساعت درد وحشتناک به دنیا اومد.
رفتم دیشب عزیزم.
تو پستای قبل نوشتم که نوار قلب جنین گرفتن و فرستادن منو خونه.
باز روز از نو روزی از نو
باز حواسم به تکون بچه باشه,باز استرس تکون نخوردن بچه,باز استرس غرغر شوهر....
😔😔😔😔😔😔
خسته شدم به معنای واقعی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
2 ثانیه پیش
3 ثانیه پیش
3 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
