2777
2789

تو یه ساختمون با جاریم و خواهرشوهرم زندگی می‌کنیم، جاریم هنوز بچه نداره، اما خواهرشوهرم یه بچه ۷ ساله داره ته بی‌شعووووووووریه!

یعنی از ۴ سال پیش که من عروسشون شدم تا الان یه بار سلام نکرده، فحشای خیلییییی زشتی میده؛ مامان و مامان بزرگشم غش غش میخندن، یکی نمیگه ببخشید بچه ما به بابات داره فحش میده!!!!

خیلییییی لوسه؛ هرچی میخواد سریع براش میخرن، برای همین فکر می‌کنه همه نوکرشیم، امروز اومده بود در خونه ما با مشت می کوبید به در که در و باز کنید میخوام بیام تو!

من اصلا لباسم مناسب نبود، شوهرم می‌گفت برو تو اتاق که بچه خواهرم بیاد!!!!! میاد میگه فلان میوه رو بده؛ چرا نمیدی؟ یه لطفا بلد نیست بگه!

یا یه بار دست من و گذاشت لای در، دستم تا کی میسوخت و جز جز میکرد، نه مامانش معذرت خواهی کرد نه خودش یک کلام گفت ببخشید، یه نگاه کرد و رفت اما مشکل من اینه که...

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

باهاشون تو یه ساختمون زندگی می‌کنیم، من یه بچه یه ساله دارم، نمیخوام بچم شبیه این بشه، یعنی فقط میخوام با شوهرم از این خونه بریم، ده تا محله پایین ترم رفتیم رفتیم، به درک، فقط نمیخوام بچم مثل این لوس بشه...

فکر کن فقط پیتزا میخوره؛ و هر دو روز یه بار که میریم خونه مادرشوهرم برای این پیتزا درست می کنن!!!!!

ببین نمیشه بگی بالا چشمش ابروئه، واقعا هرچی بگه همه می‌گن چشم

باید یه کاری میکردی از اول ازت بترسه

اگه تایپک زدم یعنی یه مشکلی دارم میخوام حلش کنم نیازی نیست شما بیای مزه بپرونی یا بیهوده گوی کنی و یا مسخره کنی بعدم بخوای توهین کنی منم بلدم اما به خاطر خودم کوتاه میام چون نمیخوام فکرم درگیر امثال تو باشع  اگه هدفت از اومدن به تاپیکم کمک نیست پس غلط میکنی میای نظرمیدی! 

که چی مثلا کل خانواده یجا زندگی میکنن؟انقد عاشق همن؟؟ بخدا چشم دیدن همو هم ندارنا

کارشان تفکیک است : زن را از مرد، عقل را از بدن، انسانیت را از جامعه...////////////////////////    آلبر کامو / یادداشت ها:  با مرگش شادی وصف ناپذیری شروع میشد اما عذاب همین است:«آنها بموقع نمی میرند.».  

وای منم همین مشکل رو دارم البته بچه فعلا کوچیکه ولی خیلی زیاد لوسش کردن خیلی بچمو اذیت میکرد خداروشکر ی مدته قط رابطه ایم نمیبینمش هر وقت می اومد اسباب بازی بچم می‌برد یا خراب میکرد ب قدری حسوده حتی من نباید بچه خودمو بغل کنم ک تو روحیه بچشون نمونه ولی بچه ما پشم 

موقع خواستگاری و دوران نامزدی کجا رو نگاه میکردی که ندیدیشون یه شبه که بی فرهنگ نشدن ، نگو اینجو ...

خانواده شوهرم خیلی آدمای خوبی‌ان، اما از بس بچه ندیده‌ن؛ این و لوس کردن، تا حالا از خواهرشورم یک کلمه فحش نشنیدم، با این که تو یه ساختمونیم تا حالا صدای دادش نیومده؛ اما از بس این و لوس و پر رو کردن، یه حد فراتر از بقیه‌ست

اوف مثل بچه خواهرشوهر و جاری من

ماهم تو یه ساختمونیم تک بچه ان مدام خونه من پلاسن چون بچه هاشون تنهان خوب مگه من چه گناهی کردم که میان اینجا خواهرشوهرم از گشادی و تنبلی نمیاره جاریمم الان فقط چسبیده به مال دنیا و داره ملک و زمین جمع میکنه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   8080aylinamm  |  4 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  3 ساعت پیش