ما کلا از اول رابطمون قرار گذاشتیم هم مسافرت وتفریح دوتایی داشته باشیم وهم مستقل تنهایی بادوستامون وخب اولش از نظرم خیلی خوب بود اینم بگم که من بیشتر تنهایی رفتم مسافرت یاتفریح اون میگه دلم نمیاد تنهات بذارم نمیره اگرم بره ماهی یکبار فقط با دوستاش درحد پنج شش ساعت میرن گردشی جایی زودبرمیگرده،،،
الان من قراره سه شنبه باخواهرام که مجردن سه تایی بریم مشهد بلیط هم گرفتم همه چی اوکی کردم ولی از دیروز داره قلبم از جا کنده میشه🥲نرفته دلم برای شوهرم تنگ شده ومیدونم پنج روز دق میکنم تا برگردم دیگهمثل قبل دلم نمیخواد تنهایی برم جایی دلم میخواد همه جا وهرلحظه باشوهرم باشم خدایی اونم تاالان یکبار نگفته نرو یاچیزی...
از طرفی هم میگم ما بیش از حد وابسته هم شدیم چندروزی برم بلکه این وابستگیه دذحد معقول تری بشه اینجوریم خوب نیست