من قبلا یک لیوان اب جا به جا نمیکردم غذام اماده بود مامانم میپخت صرفا ظرف میشستم گاهی
الان مامانم اینا مریضن شدن ازشون پرستاری میکنم
مرتب چند روزه نهار درست میکنم ظرف میشورم شام درست میکنم تازه غذاهام همچین مشتی و خوشمزه ام میشه
قبلا فکر میکردم خانه داری غذا درست کردن و رسیدن به کارای دیگه چقدر سخته ولی الان ک شرایط ایجاب میکنه هم کارای معمولیمو انجام میدم هم خانه داری
جالب اینکه اصلا خسته نمیشم
واقعا وقتی ادم مجبور به کاری بشه خیلی راحت باهاش کنار میاد
من حتی برای مهمونامونم غذا درست کردم این کارا از من بعیده