بچگیم که با تحقیر وتو سری خوردن از خودش و فامیل هاش گذشت و ساده و بی عرضه بار اومدم
من درسم عالی بود بابام موقع کنکور. یادش افتاد من باید زرنگ بشم بامامانم شروع کردن به اذیت کردنم به هزار روش(بی محلی و فرق گذاشتن بیت من وخواهرم .....یعنی من هر چی میخواستم داغش رو گذاشتن رو دلم)
و تو اون وضعیت و اذیت کردن ها نتونستم درس بخونم و موندم پشت کنکور و آخرش هیچی قبول نشدم و افسرده هم شدم