یجا کار میکنم خدمه هستم توی باشگاه زنان یه قسمت آشپز خانه بعضی وقتا میرم و به یه خانومی تو اشپز خونه کمکش میکنم.. یه خانومه هست همه جا شو عمل کرده سر تا پا .. از خود تعریف نباشه من نچرال و خوشگلم همه ازم تعریف میکنند تو باشگاه. خلاصه دیدم چای میخواست دست اون بنده خدا گیر بود بهش گفتم کم رنگ میخوری یا پررنگ گفت خودش میدونه گفتم باشه بعدش برگشته به اون خانم آشپز گفته که من از دست اون خدمه چیزی نمیخورم فقط از دست تو میخورم واقعا چی فک کرده راجب خودش اینقدر اعتماد به سقف آخه ....
اون اگه اعتماد به نفس داشت عمل نمیکرد بعدش نمیرفت اون بازم ارایش کنه بعدش هم ادایی بیاد برای من نمیدونم از کجا میسوزه کونش.
من یکم ناراحت شدم از حرفش ولی مهم نیست برام اون اگه راحت تو باشگاه این ور و اون میچرخه و میشینه لطف های منه اگه تمیز نبود مگه مینشست ک اینقدر ادایی میاد