بچه ها من دو سه سال قبل داداشم ب مشکل برخورده بود و طلا دادم بهش که بعد که بهم برگردوند برم بینی عمل کنم. ۱۸ گرم بودن. وقتی واسم گرفت اصن هنوز استفاده نکرده بودم و تو کمدم بود🥲 باز به مشکل برخورد و مامانم بدون اجازه من و وقتی خونه نبودم بهش داد و اون و زنش هم بدون اینکه چیزی بهم بگن سریع رفتن فروختن و الان هم میگه منتظرم مذاکرات و اینا تموم شه و میدونم ک ندار هم نیستند و میخوان ماشین بگیرن. من قرار بود این تابستون برم عمل کنم قبل عروسی ولی برنامه هام بهم ریخته.گاهی به مامانم میگه تقصیر تواه ک همیشه بدون اجازه من یکاری میکنی و فکر میکنی من بچم. گاهی اونقدر از دستشون اعصابم بهم میریزه که نمیدونم باید چ کنم💔چجوری باز بهش بگم ک مودبانه بنظر برسه