ببینید من دو تا بچه دارم ۲و ۷
خودم ۳۰ سالمه
ده ساله ازدواج کردم
زندگیم پستی بلندی زیادی داشته
یه جاهایی حتی دلم میخواست خودمو بکشم و حتی اقدامم کردم
میخوام بگم زندگی خوب و گل بلبل هم نداشتم
دو سالی که گذشت کامل افسردگی داشتم
چندین سال شو مریض بودم مدام قرص و دارو میخوردم
اصن زندگی نمیکردم
الان با وجود دو تا بچه ..به سختی میتونم به خودم برسم
چون دست تنهام .خواهر ندارم
کسی کمکم نکرد مخصوصا سر بچه دومم
بخاطر همین افسردگی گرفتم
شوهرم از ۵صبح تا ۹شب سر کاره
بخدا فشار میاد بهم
آرزومه از خونه برم بیرون بدون بچه ها فقط قدم بزنم روحیم عوض شده گاهی
به زوووووور با دعوا با کلی کلنجار شوهرمو راضی کردم بچه هامو نگه داره که برم باشگاه هفته ای یک بار
هر بار میرم هی این منشی لعنتی که اپراتور لیزر هم هست
هی میگهخوشبه حالت بیکاری..تو خونه ای.زیر باد کولری..خانه داری.ما همش سر کاریم
چرا مردم هی آه میکشن به زندگی بقیه وقتی بی خبرن
چرا کاری میکنن که ما نتوانیم توضیح بدیم و از درون زجر بکشیم بابت حرف هامون
یعنی بچه داری کم چیزیه؟خانه داری آسونه ؟زن خونه راحته فقط زیر باد کولر