2777
2789
عنوان

ترومای زایمان

155 بازدید | 10 پست

با سلام خدمت دوستان حدود سه سال از زایمانم میگذره ،اما نمیتونم خاطراتم رو فراموش کنم ، اینجا مطرح میکنم ممنون میشم بخونین و راهنماییم کنین .

«سه سال پیش که من باردار بودم، دکترم آشنا بود گفت اگه میخوای من میتونم برات سزارین کنم، من دلم میخواست اما ترسیدم که روی هوش و پروبیوتیک روده  بچه اثر منفی داشته باشه، زایمان طبیعی رو با دودلی انتخاب کردم .

روز زایمان در حال درد کشیدن بودم که یهو دیدم مادرشوهرم بالاسرم عین دکتر زنان نشسته و مثل سینما، زایمانمو تماشا میکنه ، درحال درد کشیدن بودن و خیلی اهمیت ندادم تا اینجا خیلی برام مسئله نبود ، مسئله وقتی شروع شد که مادر شوهرم دو سه روز بعد با حالت کنایه به من روکرد به خواهرشوهرم گفت تو هیچ وقت حق نداری زایمان طبیعی انجام بدی ، زایمان طبیعی مال بی کلاساست. و هر مهمونی هم میومد ، جلوش مینشست و فیلم زایمان منو تعریف میکرد، شوهرم که بدتر، نوزده روز بعد از زایمان فهمیدم که تمام مدت بارداریم دوست دختر داشته و حتی اونروز که من تو اتاق زایمان بودم با دوست دخترش بیرون رفته بود ، حالا ماجرا اینجا تموم نمیشه و من چند روز بعد به اجبار شوهر و مادرشوهرم میرم خونشون و شب نگهم میدارن و شبم تمام مدت نخوابید و تا عصر روز بعد از کولیک جیغ زد و هیچ کس از خانواده شوهرم حتی یک دقیقه بچمو نگرفت و شوهرمم رفته بود مغازه مادرشوهرمو باز کرده بود و مادرشوهرم گفته بود تو کمکش کن بچشو بگیره، در نهایت بعد از یک شب و روز مراقبت از بچه ، تمام بخیه های زایمانم پاره شد و هیچ وقت بعدشم به خوبی ترمیم نشد و هنوزم مقداری باز هست و نیاز به جراحی داره ....»و بعد از اون هم کلی مسئله دیگه پیش اومد که به این قضیه مربوط نیست و من از طرف خانواده شوهرم به شدت مورد آزار قرار گرفتم 

ممنون میشم راهنماییم کنین ،این فکر بعد از گذشت سه سال به تازگی روز اوله برام و خیلی روحم در ناآرامیه

چقدر تو قوی کاش منم مثل تو قوی بودم 

چجوری تونستی این سختی تحمل کنی دمت گرم خوش بحالت بچت یه مادر قوی داره 

فکر کنم بری مشاور خیلی بهتر کمک کنه بتونی فراموش کنی

البته نمیشه فراموش هم کرد خیلی سخت یوده

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

متاسفانه فکر کرده بودن مادر خودمه و بهش اجازه داده بودن، یا شایدم خودش به دروغ گفته بود مادرشم

چه وضعیتی 

به نظرم شوهر ادم خیلی روی بعد زایمان که ادم افسردگی بگیره یا نه تاثیر داره 

خدا کمکت کنه چه تجربه سختی داشتی منم تجربه زایمان دارم ولی مال من خداروشکر خوب بود 

بگذار مسخره کنند چادرت را .سیاه بودنش را. چهره بدون آرایشت را.می ارزد به یک لبخند مهدی فاطمه(عج)🥲
متاسفانه فکر کرده بودن مادر خودمه و بهش اجازه داده بودن، یا شایدم خودش به دروغ گفته بود مادرشم

مگه میزارن آخه....

چ حرفا

دخترانم 👭💞 مثل نفس هایم دوستتان دارم💖💖💖 همان قدر بی اختیار... همان قدر تا پای جان....

بیمارستان دولتی نمیزارن ، بیمارستان منطقه ای زایمان کردمکلا همه چی به پرسنل اونروز بستگی داره

من  خصوصی بودم دکتر شوهرمم نزاشت ... 

فقط عجب خریه مادرشوهرت 

باهاش قطع ارتباط کن  

دخترانم 👭💞 مثل نفس هایم دوستتان دارم💖💖💖 همان قدر بی اختیار... همان قدر تا پای جان....

چقدر تو قوی کاش منم مثل تو قوی بودم چجوری تونستی این سختی تحمل کنی دمت گرم خوش بحالت بچت یه مادر قوی ...

ممنونم عزیزم ، علت اینکه هنوز فراموشم نشده این آدما رو هر روز میبینم ، اگه به خاطر بچم نبود طلاق گرفته بودم و راحت شده بودم، البته که خانواده حمایتگری هم ندارم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز