من باید فردا یکسری مدارک از جمله کپی تمام صفحات شناسنامه ام رو ببرم. دیروز بابام چند سری کپی از شناسنامه ام گرفت اما بعضی هاش قاطی پاتی شد. دیروز چک نکردم اما امروز رفتم چک کردم. متوجه شدم. به بابا گفتم میشه دوباره اون صفحات رو کپی بگیریم. گفت لازم نیست و فردا همونجا برات کپی میگیرن. اما من دلم راضی نمیشد. میدونم که حق با بابامه اما فکرم تا فردا مشغول میشد. قصد لجبازی نداشتم
پس رفتم بیرون کافی نت و کپی گرفتم. اومدم دیدم رفتار بابا سرده و قرار بود بریم سینما گفت نمیام. مامان گفت بابا گفته من سالها تو ادارات کار کردم و میدونم چجوریه کارشون. چرا حرف منو گوش نکرد
در صورتی که قصد من واقعا لجبازی نبود و به خاطر آزاد شدن فکر خودم این کار رو کردم
من چیکار کنم؟ دلم میخواد دلخور باشه اما حرف هم نمیتونم بزنم