همسرم با خواهرش سر یه مسائلی اختلاف داشتن و الان رفت و آمد خیلی کم داریم.امشب خونه مادرشوهرم بودیم خواهرشوهرم اتفاقی یه سر اومد تا دم در دید ما هستیم داخل نیومد بچه هام تا دم در رفتن اما اصلا محل به بچه هام نذاشت منم رفتم جلو سلام کردم اما واقعا دلم شکست.بچه ها چه گناهی دارن.حساب بچه ها از دعوای بزرگترها جداست.بعد شوهر من اگر جایی خواهرزاده هاشو ببینه کلی بغلشون میکنه.چطور میشه واقعا قلبم درد میکنه💔💔
مادر من با عمه ام خیلی زمان های پیش یک سری مشکلات داشتن البته الان خیلی بهتر شدن ولی هیچ وقت یادم نمیاد که عمه ام با ما بد رفتاری کنه.همیشه بغلمون میکرد میبوسید الان هم همینطور جونشون و برای ما میده.تازه اون قدیمی و بی سواد این مثلا تحصیل کرده و استاد دانشگاه