شوهرم خونه مامانم بهم کم محلی کرد و خب وقتی بهش میگم چرا اینجوری میکنی بهش برمیخوره😏
3روزه جدا میخوابه غذای منو نمیخوره امروز 3ساعت رفت بیرون خونه از پنجره دیدم بیرون تو کوچه نشسته با آدمایی ک تاحالا نمیشناسه حرف میزد (مغازه دارو....) لابد دلش نمیخواد پیش من باشه
البته منم حتی نگاهش نمیکنم
دیروز بچه ها باهاش کارداشتن با گوشی من زنگ زدن جواب نداد
من خیلی ناراحتم کسی هست یکم حرف بزنیم
دلم نمیخواد حتی دیگه آشتی کنیم حتی دیگه بهش بگم چی ناراحتم میکنه چون اصلا براش مهم نیست هرچی بگم میگه خستم تو گیرمیدی
امشب همه اتفاقای زندگیم تو ذهنم تکرار میشن
