من شرایطم خیلی خیلی خیلی بدتر بود کار به دعوای خانواده ها کشید اونم با چاقو دخترمو ازم گرفتن سفت و سختم همشون دنبال طلاق بودن منم مهریه گزاشتم اجرا ولی فامیلا پادرمیونی کردن برگشتم الانم با خانواده شوهرم کامل قهرم شوهرمم خونه ی مامانم نمیاد زندگیمون خیلی ارومتر شده یه سری اخلاقای بد داشت همه رو گذاشته کنار الانم گاهی بحث داریم ولی نه به اون شدت
من هر روز سوره یاسین رو میخندم روزی چند بار.ذکر یا ودود رو هم روزی هزار و یک مرتبه میخوندم هر روز.شش تا صلوات بفرست سوره نسا رو بخون بعد دوباره شش صلوات بفرست اینو دقیق یادم نیست تو نت سرچ کن هست حتما انجامش بده
همون دوست شوهرت خوبه واسطه بشه الان عصبانی هستن یکم صبر کن تا اروم بشن بچه هم پیش اونا باشه بهتره میدونن بزرگ کردنش بدون مادر چه سخته مطمئنا اذیت میشن خانواده شوهر منم طلاق براشون عادیه سه تا برادرشوهرم زناشون رو طلاق دادن یکیشون بچه داره
خدانکنه کارت به جدایی بکشه ولی اگه بردت دادگاه تو فقط بگو میخوام برگردم سر زندگیم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
