مادرشوهرم خودش ریز جثه هست لاغر لاغر قدش نصف من هست بچه هاشم لاغر و قد کوتاه همشون بعد روز بیمارستان بعد سزارین اومد مثلا دیدن من بهم گفت چزا انقد بچت ریزه ما همه درشتیم به کی رفته ؟ یکی دیگشم این بود که برام گل خریده بود بعد تا اومد گفت من این گل و انقد پول دادم بعد شوهرم خواست برام گل بخره یه کاری میکرد میگفت نخر میخواد چکار گل؟ نخریا و..
یکی دیگشم اینکه هی بهم میگفتن این بچه مال ما هست عروس هیچکارس اصلا بغل من نمیدادش دست ب سیاه سفید نمیزد نشسته بود بچرو بغل میگرفت بچه گریه میکرد بغل من نمیدادش... ی روز اومد بعد من مادرم رفته بود منم سزارین بودم نمیتونستم کاری کنم ضعف داشتم تا ظهر نشست اصلا نگفت ناهار میخوای چی بخوری برداشت از کمپوت منم خورد و شوهرم اومد کباب کرد از کبابم خورد و رفت