داداش همکلاسیم ۵ سالش بود تو استخر خفه شد
اونم سرش خیلیییی غصه خوردم اخه یه هفته کما بود ...
همکلاسیم همش عکسشو استوری میکرد میگفت دعا کنید..
ترجیح میدم تایپکوترک کنم
پدربزرگ مادرشوهر منم بعد ۲ماه بیمارسالن بودن و چنددددبار ایست قلبی باباخره فوت شد
حدود ۱۰۰سالش بود.چندتا دختراش جوون هستن البته یک بازی دراورده بودن یکی داداش ها رفت دعواشون کرد اروم شدن
۲ساله هنوزم نقل محافل هستن
همسایمون
سمت ما سوم ناهاردعوت میکنن البته اجباری هم درکارنیست
بعد طرف فوت شد خیلی هم ثروتمند و بزرگ خاندان سرخاکسپاری اعلام کردن ناهار نمیدیم همسایه هاگفتن نیازبه اعلام نبود ماکه بی دعوت پانمیشیم بیایم
یکی اقوام خیلی دور مامانم فوت کرده بود
پیرمرد بود
می گفت یکی از دختراش تو مسجد گریه می کرده و می‌گفته ای بابای خوبم چرا رفتی و از این حرفا
مامانم میگفت با گوشای خودم شنیدم یه دخترش دیگه ش یواش به خواهرش گفت کم حرف بیخود بزن بابای ما کجا بابای خوبی بود خیلیم بد بود
بهتر که مرد😂
اولین سال کار کردنم
مراسم یه آقایی از همکاران رفتم که تا حالا خونوادش رو ندیده بودم
ولی همه از عشق بین اون و خانمش میگفتن
توی مراسمش، وقتی به خانمش تسلیت گفتم
و نگاهمون به هم افتاد
بغضش ترکید و اومد تو بغلم
بقیه همکارام تعجب کرده بودن 😅 که یهو چی شد و مگه من می شناختمشون ....
ولی خیلی جیگر سوز گریه میکرد خانمه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
