قبل اینکه بیاییم سر خونمون کم داشتیم پول و اینا این اومد به ما کمک کرد و سر کمکی که کرد هزار تا حرف و تیکه هم به من انداخت انگار من باید برا پسرش همه جیو فراهم میکردم و بدون مشورت با کسی برا خودش گفت عروسی نگیرید برید سر خونتون خانواده من اصرار کردن که بدون عروسی ما نمیزاریم البته اولش نمیخواستم بگیرم ولی یسری رفتارا ازشون دیدیم که گفتم جنبه ندارن و به اینا خوبی نیودم عروسیمو باید بگیرم خیلی رفتارایه بدی ازشون دیده بوذم همش زیر سر مادر شوهرم بود و اینکه ما با قرض و قول خلاصه عروسیمونو گرفتیم و مادر شوهرم اخر نتونست مارو همینطوری بدون عروسی ببره وحرف حرف خودش باشه و هنوز که هنوزه رو دلش مونده و به من تیکه میندازه وهر بار با حرفاش اعصابمو خورد میکنه چند وقت پیش برگشته میگه الان کسی عروسی نمیگیره کسی که فهم داشته باشه بچه هارو همینطوری بدون عروسی میفرسته با این حرفش من اون شب به زور خوابیدم حالا عقد بودم خودش تعریف کرده بود برا دختذم نمیخواستن عروسی بگیرن من زنگ زدم پدر شوهرش عل کردم بل کردم گذاشتم بگیرن😐با چنین ادمی چطوری باید برخورد کنم خسته شدم از حرفاش بارها هم حرفاشو به شوهرم گفتم مادر شوهرایه شمام اینطورین
اره بابا از اینم بدترن بیخیال باش وگرنه پیر میشی
خانواده همسر من نه یک قرون کمک کردن نه دخالت کردن
مال منم اشغالع
مادرشوهر همینه نباید برا خودت بزرگش کنی یا کلا باید حرفاشو نادیده بگیری یا با سیاست و زرنگی جوابشو بدی که برات بد نشه.رابطه هم کم کن نه خودت زیاد برو و اطلاعات بده که چیکار میکنین و چی خریدین و کجا میرین نه شوهرت.
به نظرم باهاش قطع ارتباط کن مادرشوهر منم همین طور بود همش بهم تیکه مینداخت هروقتم ب شوهرم میگفتم میگف ول کن تو زیادی حساسی رابطه بینمون خراب میشد الان ی ماهه ک باهاش قطع ارتباط کردم ن میرم ن میام ن زنگ هیچی اگ ببینم حال احوال میکنم فقط زندگیم خیلی خوب شده دیگم نمیشینم فصه بخورم ب تیکه هاش زار بزنم
خب هیچ وقت کمک شون رو قبول نکن اینجوری زبونت بلندتره ،ببین وقتی خرج می کنن پرتوقع میشن
اره حالا رو قضیه عروسی نه ولی دخالت دارن مثلا میخواستم برم سر کار هزار قمپوز درمیکرد که زن نباید کار کنه و بچش عقده ای میشه و فلان .بعد دخترش رفت سر کار همه جا افتخار میکرد بهش .منم بعدش رفتم سر کار نه تبریکی نه چیزی
انقدر از این یک بوم و دو هوایی ها هست .من که دیگه محل نمیزارم اما اعصابم خرابه و باعثش خودشونن
منم از مادر عشقم متنفرم هرجی میکشم زیر سر اونه
