انگار یه خواب بود
خیلی برای رفتن مصمم بود
خسته شده بود... اشتباه من این بود که از رابطمون خیلی به مامانم میگفتم.. فکر میکردم دارم به نفع خودمون کار میکنم
تا اینکه فهمیدم مامانم عمدا کارایی رو بهم میگفت انجام بدم که پسره ازم سرد بشه و بره..
بهم گفت توی رابطه بعدیت درسته مادرت رفیقته ولی هرچیزی رو بهش نگو