توکل بخدا من فقط از خدا توقع دارم بنده هاش ک اسمشون روشونه بنده ان ..من تو خونه پدرم همه چی در اختیارم بود ندیده نیستم اهل حسادت و چشم و هم چشمی هم نیستم ک اگه بودم عمرا میتونستم کنار بیام مادرشوهرم با اینکه پسر مجردش ماهی 4 تومن میگیره شوهرشم ماهی 2 تومن خونه هم مال خودشونه اما یارانه مارو هم میبره واسه وام خونگیای خودش و دخترش بعد میان با خریداشون جلو من پز میدن تو دلم بهشون میخندم هم بخاطر سنگ دلیشون هم بخاطر اینکه فکر میکنن من با اینکاراشون غصه میخورم...فقط ناراحتیم اینه شوهرم این گذشتای منو نمیبینه
تازه تا چند وقت پیش پول منم نبود الان اون هست خق التدریسم چند وقت دیگه بازم نیس غصم گرفته
ما یک ساله با ماهی ۴۰۰ زندگی میکنیم چون وام مسکن گرفتیم
کلا تو مسب وکار همسرم بدشانسه چند بار مغازه داشته همش ورشکست شده اصلا اینگار قرار نیس هیچ وقت شغل معمولی داشته باشه
ماهم قسطمون راردکنیم300میمونه خداراشکرچنان میگذره که خودمون فکرمیکنیم چطوری گذشت خوب میخوریم
مثلااولش گوشت مرع میخریم
امابسته هام زیادنیستا
تااخرماه رامیگذرونم
همیشه بگوداری تاخدابرکت بهت بده
عزیزم بزار همشو برات بگم
بابای من کارمند ارگان دولتی بود ۲۵ سال کار کرد و بعد بازخرید کرد و ما باید ۵ سال خودمون بیمه بریزیم که خداروشکر ۴ سال ریخیتم شد ۲۹ سال الان فقط یکسال مونده تا سوابق بیمه ۳۰ سال کامل بشه و بازنشست بشه انشالله
ماهی ۷۰۰ هزار بیمه میریزم و حقوق پدرم وقتی بازنشست بشه دو میلیون و هفصد هزار میشه
بازم سوالی داری؟
تا دوسال پیش مستاجر بودم وافعا زندگی سخت بود من وهمسر بیمار بچه شیرخوار حتی بچمو مای بیبی نمیکردم سخت گذشت تا برامون خونه خرید پدر شوشو پول قبض هم میده پول نت هم میده
