2777
2789

با خانواده شوهرم چند سال تو ی ساختمونیم خیلی سختی کشیدم الان ی خونه در حال ساخت داریم ب دلیل مشکلات مالی ساخته نشده هنوز و در اینده جدا میشیم مشکلی ک من دارم شوهرمه ک پشتم نیست دیگه پیشش خانوادش هم زن گی میکنیم پوروتر شده هر وقت جرو بحثی بینمون پیش میاد اقا اینقدر صداشو میبره بالا ک کل ساختمون میشنون ما چی میگیم چند روز پیش با شوهرم دعوا کردیم خانوادش اومدن وسط طرفداری شوهرمو میدادن خیلی احساس غریبی میکنم باهاشون همش هم مقصر شوهر منه وقتی طرفداریشو میکنن و تازه مقابل شوهرم ب من حرف میزنن دیدم چقدر خوش خوشانش شد الان قرار ی مسافرت بریم با کلا خانواده خواهر دومادای خانواده شوهرم این وسط برادرش ک ب من حرف زد هم میاد ب نظرتون چطوری رفتار کنم ک اونا حرصشون در بیاد خواهرم میگه خودتو خوشحال بگیر مشکلی ک دارم شوهرم تو جمع خانوادش مثل ی غربیه باهام رفتار میکنه تو‌ خونه و‌خلوت خوبه ولی جلو خانوادش ی ادم دیگست مثل اینکه میخ.اد بگه ب خانوادش من زن زلیل نیستم 

سوره طلاق ومزمل وعای زبون بند بخون آیت الکرسی بخون فوت کن به خودت میخوای بری بیرون ششتا توحید به شش سمت بخون بعد برو بیرون من اینا امتحان کردم جواب داد راستی شاید مسخره بیاد ولی میخوام خونوادش باهام بحث نکن روسریم گره میرنم جوری که مشخص نباشه

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

والا من حالم از چنین مردی و خانوادش بهم میخوره

راهی به ذهنم نمیرسه


اما سعی کن اصلا بهونه ندی دستش ک دعواکنه  پیششون تحقیرت کنه


مدارا کن تا روز جداشدن ازین کفتارصفت ها

من قرن ها پیش تو را در بهشت گم کرده بودم رد عطرت را که دنبال کردم به دنیا آمدم💖✨

کاش نری. قطعا اذیت میشی

مجبورم برم چون اولش قرار نبود برادرش بیاد شوهرم زنگ ب ابجیاش زد دعوتشون کرد بعد برادر شوهرم گفت منم میام من خواستم نرم بعد شوهرم گفت شنیدی داداشم میخواد بیاد نمیری ی دعوا دیگه درست میشد میخوام ببینم رفتم اونجا چطور رفتار کنم خودمم همش فکر میکنم نباید برم ولی مجبوریه دیگه

نذار دعوا بجایی برسه که صداشو بالا ببره هرچی گفت بگو باشه بعدش وقتی حالش خوبه باهاش حرف بزن

اگرم نشد و باز خانوادش متوجه شدن اجازه نده ورود کنن بگو چیزی نیست حلش میکنیم و دست به سرشون کن...

و اینکه میگی تو جمع محلت نمیذاره اول اینکه باهاش صحبت کن بگو دوست داری که تو جمع هم حواسش بهت باشه و تنهات نذاره

بعدم هرموقع هر مهمونی بودین و همسرت حتی با یه کار کوچیک بهت توجه کرد وقتی برگشتین بگو عزیزم چقدر حس خوبی گرفتم وقتی اونجا درو باز کردی من اول برم داخل، یا وقتی برام غذا کشیدی و...، ممنون که حواست بهم بود...

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز