با خانواده شوهرم چند سال تو ی ساختمونیم خیلی سختی کشیدم الان ی خونه در حال ساخت داریم ب دلیل مشکلات مالی ساخته نشده هنوز و در اینده جدا میشیم مشکلی ک من دارم شوهرمه ک پشتم نیست دیگه پیشش خانوادش هم زن گی میکنیم پوروتر شده هر وقت جرو بحثی بینمون پیش میاد اقا اینقدر صداشو میبره بالا ک کل ساختمون میشنون ما چی میگیم چند روز پیش با شوهرم دعوا کردیم خانوادش اومدن وسط طرفداری شوهرمو میدادن خیلی احساس غریبی میکنم باهاشون همش هم مقصر شوهر منه وقتی طرفداریشو میکنن و تازه مقابل شوهرم ب من حرف میزنن دیدم چقدر خوش خوشانش شد الان قرار ی مسافرت بریم با کلا خانواده خواهر دومادای خانواده شوهرم این وسط برادرش ک ب من حرف زد هم میاد ب نظرتون چطوری رفتار کنم ک اونا حرصشون در بیاد خواهرم میگه خودتو خوشحال بگیر مشکلی ک دارم شوهرم تو جمع خانوادش مثل ی غربیه باهام رفتار میکنه تو خونه وخلوت خوبه ولی جلو خانوادش ی ادم دیگست مثل اینکه میخ.اد بگه ب خانوادش من زن زلیل نیستم
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
و اینکه میگی تو جمع محلت نمیذاره اول اینکه باهاش صحبت کن بگو دوست داری که تو جمع هم حواسش بهت باشه و تنهات نذاره
بعدم هرموقع هر مهمونی بودین و همسرت حتی با یه کار کوچیک بهت توجه کرد وقتی برگشتین بگو عزیزم چقدر حس خوبی گرفتم وقتی اونجا درو باز کردی من اول برم داخل، یا وقتی برام غذا کشیدی و...، ممنون که حواست بهم بود...