من یه دوست داشتم ، اونم وقتی جدا شد ، تو شیش ماه اول برای فرار از مشکلات و آروم کردن اضطراب های درونیش با یکی آشنا شد ، و رفت تو رابطه ، همون اول بهمن گفت که من احساس خوبی دارم به این آدم فقط همش ازم رابطه میخواد منو قبول نمیکنم ، میگه تو که دختر نیستی پس چرا مقاومت می‌کنی ، خلاصه با هزار ترفند و پیدا کردن نقطه ضعف دوستم کارشو کرد ، ولی بعدش کم کم سرد شد و دوست من وابستش شده و اقا الان فقط برای رابطه سراغش میاد
میشه گفت الان بیشتر مردا همینن حتی اونایی که زن و بچه دارن.
من خودم بیشتر کسایی که بهم پیشنهاد دادن متاهل بودن و حتی بعضیاشونم آشنا بودن
آدمایی که رو پاکیشون قسم میخوردم فهمیدم از همه بدترن..خودم میدونم هیچ مردی قابل اعتماد نیست اما متاسفانه ما زنها احساسی هستیم و نیاز داریم یکی بهمون توجه کنه و عشق و محبت تحویلمون بده، واقعا تنها بودن سخته هر چقدرم مقاومت کنی آخرش یجایی وا میدی
اره واقعا
دیگه طبیعت ما هم اینه دیگه ، ولی مردا بیشتر ازین که دنبال در کردن خلاء کمبود محبت و عشق باشند برای زن مطلقه دنبال کام اون هستند چون تو ذهن بیمارشون اعتقاد دارند الان اون تشنه رابطست تا محبت
واه واه از زبون ملت بیکار، طرف کمک خواسته نمیتونین کمک کنین خفه خون بگیرین دلش خواسته با دوس پسرش بوده با هررر کیییییی به شماها چهههههه دلش خواسته سقط کنه
عزیزم مصلحت زندگی خودتو بهتر از همه میدونی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
