اول خوبیاشو میگم.خیلی تمیزه.همیشه نون میگیره.دستپختش فوق العادس خیلی به خودش میرسه.اهل نمازو روزس.از وسایلاش خوب مراقبت میکنه.و بسیار خوش سلیقس👌
و اما در مقابل اخلاقای خوبش چن تا بدی داره.خیلی راحت فحش میده یعنی فحشایی که اونقد رکیکن که باید همش توجه بچه ها رو به یه چیزی جلب کنم.بسیار بچه ننس جوری که برای حموم کردن بچه ها باید از مادرش کسب اجازه کنه..با خانوادم رفت و آمد نداره حتی عروسیه داداشم نیومد و حتی تبریک نگفت.از اولش هم همینجوری بود.اجازه نمیده با هیچ فامیلی رفت و آمد داشته باشیم.مثلا مادربزرگم یعنی مادر پدرم که پیر شدن و فرزندشونو از دست دادن نمیزاره حتی یه لحظه بهش سر بزنم یا یه مهمونی کوچیک بگیرم.تمام عیدای نوروز خونه ما سوت و کوره مگر این که مادرو خواهر خودش بیان و جایی که حق داریم عید دیدنی بریم خونه خانواده خودشه.یعنی عیدا هم من نرفتم خونه مادربزرگم.دست بزن داره جوری که خیلی راحت کتک میزنه جوری که باید بگم فقط نمردم.🤕
وسواس فکری داره..هیچ حریمی نداره یعنی مادرش هر وقت که اراده کنه راحت میاد خونمون..اونم با کلید
اتاق خوابمون که انباری وسایلای مادرشه.هیچ حق ندارم دیزاین خونه رو بدون اجازه مادرش عوض کنم
البته قبل از این که فحشم بدیم الان از همسرم جدا زندگی میکنم و خیلی وقته ندیدمش🙄