مثلا تو بیمارستانی که میخواستم زایمان کنم همراهم فقط شوهر و مامانم بودن موقع ناهار میان میگن برای همراه ناهار میخواین یعنی مامانم ... مامانم میگه که بیارن شوهرم همونجابه مرده میگه نمیخوایم ناهار
مامانم تو اتاقی که شوهرم گرفته بود میاد چایی بریزه شوهرم چقدر حرف بارش کرده بوده که الان مگه وقت چایی خوردنه ...
من تو بخش بستری بودم اومد از مامانم بد و بیراه گفت ...چقدر حرف بارم کرد گذاشت رفت منو با گریه بردن اتاق عمل