2777
2789

ببینید حق دارم

باید بره دکتر 

نمیره

نگرانشم 

گفتم برو دکتر ... این شد نتیجه 

اجازه ندادن باعشقم ازدواج کنم، نشستم سرسفره عقد یه مرد دیگه، آخ که چی کشیدم تو نه سال زندگی باهاش 😔💔تهش میخوای بدونی چیشد؟ مهریه و بچمو برد منم بعد یه مریضی سخت روحی یجوری کلنجار میرم با خودم و این قمار زندگی ... بعد سالها به همون عشقی که نزاشتن بیاد خاستگاریم پیام دادم (: نمک ریخت رو زخمم / همیشه اونجوری نمیشه که ما منتظرشیم /

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ردش کن بره

دیگه نه صلوات میفرستم نه دعا میکنم نه اسمتو میارم نه باهات حرف میزنم نه برات نامه مینویسم....چرا همه چی یطرفه باشه؟؟؟فقط من صدات کنم؟تو جواب ندی؟این رسمشه؟برو با همون بنده عزیزات که براشون کم نمیذاری.منم یه گوشه این دنیا زندگیمو میکنم تا .......

قرار ده 👀

 یخ زیر لب گفت :(چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی ؟چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!) روزها یخ به آفتاب نگاه می کرد. خورشید و درخت می دیدند که هر روز کوچک و کوچک تر می شود. یخ لذت می برد ،ولی خورشید نگران بود. یک روز که خورشید از خواب بیدار شد تکه ی یخ را ندید. نزدیک شد. از جای یخ ،جوی کوچکی جاری شده بود. جوی کوچک مدتی که رفت، توی زمین ناپدید شد. چند روز بعد، از همان جا، یک گل زیبا به رنگ زرد، به شکل خورشید رویید.هر جایی که آفتاب می رفت، گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد.گل آفتاب گردان هنوز خورشید را دوست دارد، او هنوز عاشق خورشید است. ❤️✨

لایک

(اخر امضامو بخون) اگه تو تاپیکم سوال پرسیدی لایکت کردم بیا تو تاپیک جواب سوالتو دادم چون همین سوال زیاد تکرار شده ریپلای نکردم🎀 اگه با حرفم تو تاپیک مخالفی نیاز نیست ریپلای کنی✅ متولد 1390 نیسستممم 🙄 لایک نکن کامنتمو مگه اینکه برای عکس باشه🥰طرفدار پرو پا قرص منطق! دعا کنید یکی واقعا ی روزی از ته دل عاشقم بشه و بازیچه م نکنه با حرفاش:) دلمو خیلی شکستن تا الان، خیلی بازیچه شدم

اجازه ندادن باعشقم ازدواج کنم، نشستم سرسفره عقد یه مرد دیگه، آخ که چی کشیدم تو نه سال زندگی باهاش 😔💔تهش میخوای بدونی چیشد؟ مهریه و بچمو برد منم بعد یه مریضی سخت روحی یجوری کلنجار میرم با خودم و این قمار زندگی ... بعد سالها به همون عشقی که نزاشتن بیاد خاستگاریم پیام دادم (: نمک ریخت رو زخمم / همیشه اونجوری نمیشه که ما منتظرشیم /

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792