سلام دوستان نینیسایت
این تاپیک مخصوص اون عزیزانیه که از رابطهی سمی جدا شدن، ولی هنوز یه چیزی توی دلشون سنگینی میکنه.
مثلا می گه:
هنوز خاطرهها ولم نمیکنن
دوست من، قرار نیست همه چی یه شبه از ذهنت پاک بشه.
کسی که دستش زخم میشه، مگه یه شبه خوب میشه؟
کسی که پاش می شکنه، مگه یه شبه خوب میشه؟
حافظه هم همینه. باید بهش فرصت بدی.
اگه دلتنگی، عذاب وجدان یا احساس گناه سراغت میاد، بدون اینا مراحل طبیعی رها شدنه.
مغز ما دوست داره حتی رابطهی ناسالم رو هم عادی فرض کنه. پس وقتی جدا میشی، مغز مقاومت میکنه. اما اگه آگاه باشی، راحت تر تحمل می کنی.
اگه بدونی پایی که شکسته، تا بخواد جوش بخوره، یه ماه طول میکشه، راحت تر باهاش کنار میای.
پس اینا طبیعیه.
مغز انسان اینطوریه که مسائل دردناک رو زود فراموش می کنه و مسائل شیرین و لذتبخش رو مدام یادت میاره.
پس یه دفترچه بردار و همه اون بدبختی ها و له شدن ها و تحقیر شدن ها و زجر کشیدن ها و ... رو بنویس.
هر وقت یاد اون روزای خوش افتادی و عذاب وجدان پیدا کردی که چرا از اون رابطه اومدی بیرون،
برو زود مطالبی که نوشتی رو بخون که یادت بیاد چرا اومدی بیرون.
این کار کمک می کنه که کم کم قانع بشی و عزت نفست بالا بیاد.
و اگه گاهی وسوسه میشی که برگردی، اون دفترچه یادت میندازه که دلیل جداییت چی بود.
دوست عزیز
از این دوران برای ساختن خودت استفاده کن.
ورزش، کتاب، موسیقی، نوشتن، مشاوره، مدیتیشن، خودهیپنوتیزم، گروه های هم فکر...
همهی اینا کمک میکنه کمکم زخمهات ترمیم بشه.
دوست من
از این فرصت استفاده کن و عزت نفست رو دوباره بساز.
چون رابطهی سمی معمولاً عزت نفس آدم رو له میکنه.
و یادت بیاد کی هستی و چی لایقشی.
با احترام
اگه نظری داری که میتونه کمک کننده باشه، حتما بنویس تا با هم بخونیم.