من فقط امیدم به کنکوره که یه رشته تهران قبول شم..چون بابامم ماموریت زیاد داره..میگن تنهایی..داداشمم اصفهان زندگی میکنه..مامانم تهرانه ولی دوست ندارن با مامانم باشم...میخوان یه جورایی من رو از مامانم دور کنند
اینا چیزیه که باید حتما دربارش با همسرت خیلی جدی صحبت کنی ، حتی پیش مشاور برید
و اینکه هی براش تاکید کنی منو تو باید درباره زندگیمون تصمیم بگیریم
از الآنم تو دهنش ننداز که اگه کنکور قبول شم تهران میمونم ، اومد و قبول‌نشدی ،بهانه میدی دستش
یا یه رشته سطح پایین قبول شدی ، بازم بهانه میدی دستش
چه دلیلی مهم تر از اینکه خونه و زندگی تو تهرانه و کار همسرت هم تهرانه و اون با علم به این مسئله اومده جلو
مهاجرت که الکی نیست ، مردم میکوبن با بدبختی میان تهران که زندگیشونو بسازن بعد تو میخوای بری اهواز با اون شرایط آب و هوایی خاصش؟
عزیزم کاش یه آدمی تو فامیل پیدا کنی که همه به حرفاش گوش میدن پادرمیونی کنه
ولی تو به همسرت بگو اختلافات خانوادگی به رابطه ی منو تو ربطی ندارد و اصلا باهاش بحث نکن و خودتو قاطی نکن اصلا به شوهرتم بگو
دقیقا من با آب و هوای اهواز مشکل دارم هر وقت میرم گرمازده میشم.کارم به بیمارستان میرسه..عموم میگه بهترین خونه رو میزارم در اختیارت..ولی من نمی تونم..اونجا محیطش سنتیه زندگی خیلی سخته...نامزدم هیچ وقت نمیاد درست بشینه حرف بزنیم میگه ببینیم تو کنکورت چی میشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
37 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
