میترا طلاق گرفت باردار بود ولی پنهون کرد
بعدش به امید پیام داد به کمک نیاز دارم برای یه پرنونده
الا و امید و ارش و نازمدش شمال بودن برگشتن ، میترا گفت که بچه داری اگه میخوای اسمت به عنوان پدرش ثبت شه
هیچی دیگه اخرشم امید عکساشونو چک کرد انگار فکرش گیر میترا بود