شاید بعد ماهم محرمو صفر ازدواج کنه(:
یکی دیگه رو لمس کنه
با یکی دیگه غذا بپزه
با یکی دیگه سریال ببینه (:
فکر میکردم عاشقش نیستم
ولی چقدر اشتباه میکردم
لعنت به خانوادش لعنت به روزی ک تورو شناختم
مامانم بهم گفت هوووو توهم مگه قراره ازدواج کنه بازم اشتس میکنی وقتی یهش گفتم اره شوکه نگام کرد و خیره شد به زمین (:
من بخاطر تو جلو مادرم کریه کردم(: