خواهرت طبیعی باردار شد یا آی وی اف.
من ای وی اف بودم خود پرسنل التماس میکردن بیا سزکن ...البته ۷سال پیش.
کاش با دکترش قبلاً هماهنگ کرده بود
خدا به شما و پدر و مادرش صبر بده خیلی سخته ما هم چند سال پیش این اتفاق ناگوار افتاد برامون سعی کنین غم و غصتونو زیاد پیش پدر و مادرش بروز ندین
ایشالا خواهرتون هم سلامتیشونو به دست بیارن و سالم و شاد صاحب بچه بشن❤️
دکتر عنش باید جواب پس بده اشغال همون دکترش مقصره خیالت راحت........ منم دختر عموم بچش 40هفته بیشتر شد هر چی بهش گفتم دکترتو عوض کن خیلی گذشته ب حرفم نکرد بچش هم تو خشکی مونده بود هم پی پی رو خورده بود 4روز بیمارستان بستری بود به خاطر یک دکتر احمق.... بعد بیمارستان بنت الهدی رفته بود انشالله خراب شه میگه داشتم از درد میمردم ی دفه شانسی ی ماما اومد رد شد هم چشمش افتاده بچه رو دیده گفته عععععع داره زایمان میکنه بچه داشته درمیامده به هرکسی هم میگفته دارم زایمان میکنم ب حرف نمیکردن
ممنون عزیزم ... جلو اونا چیزی نمیگیم و میگیم مهم سلامتی خودته ولی خب درد داره... خیلی هم درد داره ... شما نمیدونید این اتاق بچه که درشو قفل کردیم ، شکم پاره و بغل خالی ، این سینه های پر از شیر که خشک نمیشه با ما داره چکار میکنه خدا نگذره نمیدونم چجوری راحت سر روی بالش میزارن
ما هم همچین غمی رو داشتیم و خواهر زادم دو روز بعد از تولد فوت شد تو بیمارستان.
بنظرم اصلا پیگیر مزار بچه نشین
چون خواهرتون از نظر روحی داغونتر میشه.
دور خواهرتون باشین و تا میتونین از لحاظ روحی و جسمی تقویتش کنین.
دیدن مزار فرزندش داغونش میکنه. و غم تو دلش رو عمیق تر و خدای نکرده افسردگی شدید میگیره.
خدا لعنت شون کنه ... دکتر احمق ش هی میومد رد میشد به ما میگفت شما که باز اینجایین گفتم که برین خونه تا 24 ساعت ممکنه زایمان نکنه ... خوب شد ما موندیم و با چشم خودمون دیدیم که چه اتفاقاتی افتاد وگرنه خدا میدونه چیا سر هم میکردن ... یدفعه دیدیم خواهرمو که دور از جونش مث جنازه افتاده و مث گوسفند سر بریده ازش خون میزنه بیرون بدو بدو بردن آی سی یو و بچه رو هم ...
انشالله بعد از یکسال دوباره باردار میشه و خدا دلتون رو شاد میکنه
