2777
2789

سلام دوستان عزیزی که گفتید جزو گروه دوم روابط سمی از تاپیک های قبلی هستید.

این موضوع برای شماست.

میدونی رابطه ت سمی همستش و داری زجر می کشی ولی نمی تونی جدا شی.

به دلایل مختلف مثلا:

بچه‌هات
 وابستگی‌هات
 ترس از تنهایی
 نداشتن پشتوانه مالی
 ترس از قضاوت خانواده ،دوست و فامیل یا جامعه
 خستگی روحی
 یا ممکنه هنوز ته دلت یه کم امید خوب شدن رابطه رو داری

و دلایل اینچنینی...

خوب حالا باید چیکار کنی؟

آیا باید به هر قیمتی شده و در سریعترین زمان از رابطه بیای بیرون و جدا بشی و مثلا از همسرت طلاق بگیری؟

نه

یادت باشه دوست عزیز:

این اولین کار نیست

تو اگه با قهر و دعوا و خشونت و ... از این رابطه بیای بیرون، چون هنوز با خودت آشتی نکردی و هنوز روی افکار و باورهای خودت، روی عزت نفس خودت، روی مشخص کردن و اولویت بندی ارزشهای خودت  و انرژی خودت هنوز کار نکردی، 

صد در صد دوباره به شکل دیگه و با آدم دیگه و در جای دیگه 

( جایی که شاید اصلا فکرش رو هم نکنی و با آدمی که شاید اصلا باور نکنی که سمیه) 

وارد یه رابطه ی سمی دیگه می شی. 

طوری که می گی:

خدا پدر اون آدم قبلی رو بیامرزه، این آدم که دیگه روی اون رو توی نامردی و خیانت و ... روسفید کرد.

کار تو اینه که:

 در همون رابطه، شروع کنی روی عزت نفس خودت، باورهات و افکارت نه در بیرون، بلکه در ضمیر ناخودآگاه خودت کار کنی و برنامه ریزی ضمیر ناخودآگهت رو نسبت به جذب چنین آدمهایی عوض کنی.


کبوتر با کبوتر باز با باز

کند همجنس با همجنس پرواز


اگه می خوای با عقاب ها پرواز کنی، اول باید خودت عقاب باشی.


تو می تونی از طریق خوندن کتابها، مشاوره، مدیتیشن، خودهیپنوتیزم، هیپنوتیزم، ارتباط با آدمهای موفق، و ....

ضمیر ناخودآگاهت رو نسبت به کسب باورهای جدید برای یه رابطه ی سالم، بمباران انرژی مثبت کنی.

دیگ بحث رو طولانی تر نمی کنم

موفق باشی


با احترام



یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

دقیقا با حرفاتون موافقم 

من وقتایی که خیلی خودمو دوس دارم و وابسته نیستم و بدون منت خوبی میکنم ، همسرم خیلی رفتارش خوبه هم توی خونه و بیرون همه جا


اصلا انگار درونت که نظم میگیره بیرون خودش نظم میگیره و درست میشه 


میشه توضیح بدین جریانش چیه واقعا؟؟


چون هر وقت من از درون خوب نیستم و روحیم بده بدی میکنم اونم بد میشه

دقیقا با حرفاتون موافقم من وقتایی که خیلی خودمو دوس دارم و وابسته نیستم و بدون منت خوبی میکنم ، همسر ...

دوست من

بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست

از خود بطلب هر آنچه خواهی ، که توئی


دوست عزیز

بطور خلاصه، کل دنیا چیزی نیست جز انرژی

انرژی از بین نمیره بلکه از حالتی به حالت دیگه تبدیل میشه

انرژی های هم سو، همدیگه رو جذب می کنن

بیرون، آینه ی درونی ماست.


دوست من

بیرون چیزی نیست جز ساخته ی ذهن ما

همه چیز ابتدا با یه فکر ما شروع میشه. 

مثلا برادران رایت اول به پرواز فکر کردند و بعد هواپیما ساختند.

شما صبح به اینکه ناهار چی بخوری فکر می کنی و ظهر همون ناهار رو آماده می کنی. و میلیونها مثال دیگه.

فکر هم انرژیه

و همون انرژی فکر، میتونه هم فرکانس های خودش رو جذب کنه و یه چیزی بسازه.

چی بسازه؟

همون چیزی که در درون خودته.

وقتی حالت خوبه، انرژیت یه فرکانسی داره، مثلا 100 هرتز.

حالا این انرژی100 هرتزی از طریق مغز شما بیرون میره و میره و میره و چیزهایی برای شما میاره که فرکانسشون 100 هرتزه.

مثلا یه شکلات

یه مبلغ پول

یه دعوت از دوست

یه گل زیبا

یه برنامه ی تلویزیونی خوب

و ...

و اگه حال درونت بد باشه، مثلا منهای 100 هرتز

چی برات میاره؟ چیزهایی که با منهای 100 هرتز یکی هستش مثلا:

مچ پات پیچ می خوره

کلیدت گم میشه

از مترو یا اتوبوس جا میمونی

غذا روی لباست میریزه

کتابت پاره یشه 

و ....


اینه که میگن اگه صبح رو خوب شروع کنی تا شب برات خوب میاد.

امیدوارم تونسته باشم خوب توضیح بدم.


دوست منبیرون ز تو نیست آنچه در عالم هستاز خود بطلب هر آنچه خواهی ، که توئیدوست عزیزبطور خلاصه، کل دن ...

دقیقا خیلی خوب توضیح دادین 

خیلی حرفاتون انرژی میده 


مثل الان که من خدا رو یاد کردم و بعدش انسان خوبی مثل شما به پستم خورد

میشه سوالات بیشتری بپرسم؟

دقیقا خیلی خوب توضیح دادین خیلی حرفاتون انرژی میده مثل الان که من خدا رو یاد کردم و بعدش انسان خوبی ...

خواهش می کنم

در حد توانایی و آگاهی م میتونم 

امیدوارم سوالات شما در حیطه ی کاری و تخصص من باشه.

خواهش می کنمدر حد توانایی و آگاهی م میتونم امیدوارم سوالات شما در حیطه ی کاری و تخصص من باشه.

اینکه گاهی وقتا آدم ناراحته و یه حسی انگار صدای خداست باهات حرف میزنه و میگه بهم اعتماد کن درستش میکنم و تو آروم میشی و خدا دقیقا همون حرفایی که بهت گفته و ازت اعتماد خواسته خوب و عالی پیش میره و آدم هنگ‌میکنه 


این حس همیشه با منه 

واقعا همون صدای خداست؟


یا وقتی یه حس بد دارم که نمیتونم از بینش ببرم همیشه منفی بافی میاره تو ذهنم و چالش های سختی جلوم میذاره 

...


خیلی از چیزای دیگه که از درون اتفاق میفته مثل همین حرفایی که شما میزنید

اینکه گاهی وقتا آدم ناراحته و یه حسی انگار صدای خداست باهات حرف میزنه و میگه بهم اعتماد کن درستش میک ...

دوست من

دیدید چطور هر چی بیشر از عضله و ماهیچه های بدن کار بکشید قوی تر میشه .

مثلا اینایی که باشگاه بدن سازی میرن.

دیدی هر چی بیشتر رانندگی کنید یا یه ساز موسیقی بزنید یا آشپزی یا هر کار دیگه که زیاد انجام بدید، دیگه چشم بسته هم میتونید!

چرا؟

چون اون کانال ارتباطی بین مغز و اعضای بدن که باید اون کار رو انجام بده قوی تر و بزرگتر میشه و سلولهای بیشتری اونجا جمع میشن. و فرمان زودتر به اونجا میرسه.


حالا ما ۵ تا حس داریم که ازش مطلعیم و ورودی های ضمیر ناخودآگاهه

که شامل :

بویایی. چشایی. بینایی. شنوایی و لامسه ست.

درسته؟

این حس ها مربوط به جسم و فیزیک بدن میشه. و هر چی بیشتر تمرینش بدی قوی تر میشه.

ولی ما حس های دیگه ای هم داریم که معروفترینش به اسم حس ششم‌ معروفه. که حتما شنیدی.

این حس هم مثل اون ۵ حس، هر چی بیشتر تمرینش بدی و ازش استفاده کنی، قوی تر میشه.

حس ششم ، از طریق گفتگوی درونی با آدم صحبت می کنه.

برای یکی صدا میسازه

برای یکی تصویر

برای یکی احساس مثل دلشوره 

حالا این حس از کجا میاد؟ 

از ضمیر ناخودآگاه و چون ضمیر ناخودآگاه همه انسانها در یک نقطه به اسم خدا به هم وصله،

هر چی شما بیشتر بهش اعتماد کنی و بیشتر بهش گوش بدی،  در لحطه، میتونه اطلاعات بیشتری از همه ناخودآگاهها به شما برسونه.

شما درولقع خواسته یا ناخواسته در مسیری قرار گرفتید که دارید از این حس بیشتر استفاده می کنید.

اون صدا که فرمودید صدای خداست، همون صدای اطلاعات درون ناخوداگاه شماست.

البته بحثش طولانیه که شاید اینجا نگنجه.

دوست مندیدید چطور هر چی بیشر از عضله و ماهیچه های بدن کار بکشید قوی تر میشه .مثلا اینایی که باشگاه ب ...

خیلی کامل و خوب توضیح دادین ممنونم از این همه اطلاعات خوبی که در میون میذارید تا ما هم استفاده کنیم


حالا میشه خلاصه وارتوضیح بدین اینکه میگین اینجا نمیشه خیلی چیزا رو توضیح داد

تا حدی که میتونید خلاصه بفرمایید ببخشید مزاحم وقتتون میشم


از حرفای روانشناختی خیلی خوشم‌میاد


و میخوام توی زندگیم استفاده کنم 

البته چن وقت پیش از حرفاتون استفاده کردم که روی رابطه خودمو همسرم تاثیر خیلی خوبی داشت


بازم ممنونم 

میخوام ارتباط بین احساسات منفی که همون القای شیطانی که آدمو نا امید میکنه 


و حسی که صدای خداست و آدمو امیدوار میکنه


و ارتباط و معنیشون از لحاظ علمی چطوره

خیلی کامل و خوب توضیح دادین ممنونم از این همه اطلاعات خوبی که در میون میذارید تا ما هم استفاده کنیمح ...


دوست خوبم،

ممنونم از لطف شما و خوشحالم تونستم مفید باشم.

اینکه اینجا نمی شه زیاد توضیح داد، چون:

  امکان تایپ محدوه،

متن طولانی معمولا حوصله سر بر میشه

نمی شه احساس رو واردش کرد.

و یه سری محدودیت های دیگه.

دوست من
 ما یک سیستم درونی هدایت‌گر داریم که بهش می‌گن صدای شهود یا همون گفتگوی درونی مثبت. این صدا از ناخودآگاه ما میاد، از جایی که همه تجربه‌ها، احساسات و حتی ارتباطات عمیق‌ مون با جهان در اون ذخیره شده.

از طرف دیگه، گاهی یه صدا یا فکر دیگه هم هست که مدام می‌ترسونه، ناامید می‌کنه، و آینده رو یه جورایی تاریک نشون میده.

این رو می گن منتقد درونی یا صدای اضطراب‌ آور ذهن . این صدا معمولاً از ترس‌ها، خاطرات سخت ، اتفاقات ناگوار، و ... قدیمی میاد، نه از حقیقت. اونا رو ذهن میسازه.

اما فرقشون چیه؟
صدای شهود (یا همون صدای خداگونه‌ی درونت)، آرامش، اعتماد و ....  میاره. راه درست رو نشونت میده.
صدای افکار منفی، تردید، ترس و اضطراب، و ... میاره. آدمو فلج می‌کنه یا به باعث میشه عجولانه یه کاری رو انجام بدی. یه جور نگرانی از دیر شدن، تموم شدن، وقت کم آوردن، زود باش وگرنه از دست میدس و این جور چیزا. ( کمبود رو جلوی چشمت میاره)

حالا اینکه باید بدونی:

هر دوی این صداها واقعی‌ ان، اما اینکه کدوم قوی‌ تر بشه، بستگی به تمرین و توجه تو داره. درست مثل عضله‌هایی که با تمرین قوی‌تر میشن، اگر بیشتر به صدای آروم و امیدوار کننده گوش بدی، اون کانال قویتر میشه. و اگر به صدای شک و ترس هی توجه کنی، اون قوی تر میشه و اونوقت کنترل ذهن رو کامل بدست میگیره.

پس نه اون حسِ خوب خیالیه، نه اون افکار منفی صدای شیطان واقعی.
هر دو بخشی از سیستم روانی انسانه.
اما تو انتخاب می‌کنی کدوم رو جدی بگیری، به کدوم جواب بدی، و از کدوم پیروی کنی.

دوست عزیز

اگه می خوای بیشتر صدای مثبت ( خدا ) رو بشنوی، باید بیشتر سکوت کنی، مدیتیشن کنی، تنفس های عمیق و آروم بکشی و به نوعی خودت رو به سطح آلفا ببری.

امیدوارم تونسته باشم اصل موضوع رو گفته باشم.

بازم ممنون از شما

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792