😂
آهان پس مشکلت اینه که خیلی حساسی...
ببین وقتی بیفتی تو ماجرا فرق داره با الان که از بیرون نگاه میکنی.
من برای بچه برادرم خیلی حساس بودم، مثلا میخواستیم بریم خونهشون، از اولش دلم کباب بود که موقع خداحافظی طفلک ناراحت نشه! 😅
یا میشنیدم یه بچهای رو قراره ببرن آزمایش خون، دق میکردم.
ولی سر بچههای خودم دیگه اینطوری نبودم. برعکس چیزی که فکر میکردم برای بچه خودم دل گنده تر بودم. حتی میتونم بگم سنگدل تر!
البته از اول هم به خودم گفتم قرار نیست یه مامان همیشه نگران باشی ها، بی خیال باش، بیخیاااال بی حسسسسس. ولی فکر نمیکردم در عمل بتونم واقعا اینطوری بشم.