امروز خونه خواهرم که از ۵سال کوچکتره بودم وخواهر بزرگترم که اونم ۸سال ازم بزرگتر اونجا بود که خواهر بزرگم بتازگی آزمایش خون داده و آزمایشش مشکوک به یه بیماری خود ایمنی هست وداشت صحبت میکرد که دوستم بهم گفته قرص کورتن نخور چاق میشی.منم چون دیدم استرس چاق شدن داره ویه حقیقته که کورتن چاق میکنه حتی یکی از اقوام همسرم این بیماری داشت ودیدم صورتش چاق شده بود خواستم بهش بگم عوارض قرص کوتاه مدته وبراش فامیل شوهرمو میخواستم مثال بزنم که اولش اینطوری شد ولی چون اول بیماریش بود ودوز بالا استفاده کرد اینطوری شد وخوب شد بعد وبعد که به حالت عادی قرص میخورد دیگه اینطوری نشد.همینکه من دهن باز کردم گفتم فلانی اول مریضیش صورتش گرد شد دیدم خواهرکوچیکه اصلا اجازه نمیده حرف بزنم برگشت بهم گفت چرا میخوای بترسونیش من گفتم آخه مگه مریضم بترسونمش نه میخوام بهش بگم اونم الان لاغر لاغره تو بزار حرفمو بزنم حالا همینطور که من داشتم اینو میگفتم اصلا اجازه نمیداد حرف بزنم باز تو حرفام میگفت نه اینطوری نیست دیگه عصبانی شدم بلند گفتم تو بزار من دهنم باز کنم حتی باز که اینو گفتم همچنان ادامه میداد بعد میره تو اون اتاق به دخترم میگه من ناراحتم بلند باهام حرف زد.منم به دخترم گفتم به من میگه میخوای بترسونیش آخه من مرض دارم خوار مریضم بترسونم؟دیگه اومدم خونه خودمون بنظرتون من مقصرم؟