ببین یا باید قهر اون‌و تحمل میکردی یا اعصاب خوردیو حرص خوردنتو اینم میشد عادتشون پنج سال ذیگه بخودت میکی کار درستی کردم با شوهرتم عادی رفتار کن نه بحثی نه چیزی انگار نمیدونی قهرن یکار دیگه هم میتونستی بکنی این بود سوسیس سرخ میکردی سر سفره میگفتی ببخشید دیر شده بود نشد چیزی بپزم زودتر میدونستم مرغ میذاشتم خودت واسه فردا یا پس فردا شب پیشدستی کن دعوت کن نذار اونا بگن اگه عادت سرزده اومدن دارن یوقت شوهرت نیس سر حرف شد بگو من تاجایی دغوت نشم یا بهم دیر بگن نمیرم اینا راهکاراییه که روانشناسا میدن
خیلی رک بگم ریدم تو مادرشوهر عوضیت
اصلا ناراحت نباش، کار بدی نکردی
همسرت هم با این اوصاف که گفتی به زودی یادش میره
ما اگه خودمون به خودمون احترام نزاریم میشه وظیفه و تمام کارها و خوبیهام هم دیده نمیشه
ناراحت نباش
شوهرتم دو روز قهر میکنه از دفعه دیگه اگه اینجور اتفاقی افتاد خودش قبل اینکه بهت بگه ردشون میکنه
بهشونم پیام دادی فهمیدن بقیشو ول کن بذار بفهمن
عزیزم حرف پشت سر متعلق به همون پشته ادمی که ۷غروب میاد بهترازین نمیشه تدارک دید اگه به حرف زدنه توام میتونی بگی سرزده بی خبر میان پشت سرشون ازینچیزا بگی هیچوقت به حرف اهمیت نده من تو زندگیم سکوت زیاد کردم پشت سر فقط زدم تو سر شوهرم همین شدع بعد ده سال کارم به جدایی داره میرسه خانوادمم همش میگن خودت مقصری برای زندگیت حدو مرز تعیین نکردی.
بنظرم اگه از همون چهارشنبه سوری تا الان نیومدن ک یه ویزی میپختی کبابی جوجه ای چیزی با سالاد و پلو
اگه رفت و امدشون زیاده ک‌کارت خوب بوده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
